1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رونمایی از کتاب فرنگیس حبیبی در پاریس

۱۳۹۷ بهمن ۲۰, شنبه

کتاب "جنگ با من از فاصله‌ای دور سخن گفته است"، در غیاب نویسنده آن در کتابفروشی le Tiers Mythe معرفی شد. این پژوهشگر فرهنگی به دلیل ابتلا به سرطان پیشرفته قادر نبود در این مراسم شرکت کند.

https://p.dw.com/p/3D2rk
Faranguis Habibi
عکس: privat

روز پنجشنبه هفتم فوریه، کتاب "جنگ با من از فاصله‌ای دور سخن گفته است" در جمعی فرهنگی در پاریس معرفی و روانه بازار شد. کتاب به زبان فرانسوی، در ۲۶ بخش و ۱۷۰ صفحه نوشته شده و انتشارات "استوک" آن را در چارچوب طرحی به نام "قدرت زنان" چاپ کرده است.

فرنگیس حبیبی‌، نویسنده کتاب در مراسم معرفی ‌آن غایب بود. سرطان پیشرفته کیسه صفرا این پژوهشگر حوزه ادبیات و زنان را از پای انداخته است. او اینک و پس از بی‌نتیجه ماندن شیمی درمانی‌، تحت مراقبت‌های تسکین‌دهنده قرار دارد.

در مراسم رونمایی کتاب، لورا آدلر، سردبیر انتشارات استوک، شماری از روزنامه‌نگاران فرانسوی و تعدادی از همکاران و دوستان فرنگیس حبیبی حضور داشتند.

به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید

احمد سلامتیان، مدیر کتابفروشی le Tiers Mythe به دویچه‌وله گفت: «خانم حبیبی ۲۶ موضوع متفاوت از هم را با نثری بسیار ادبیانه روایت می‌کند که بی شباهت به گلستان یا منطق الطیر نیست. این روایت‌ها که اغلب اتوبیوگرافیک و رفت و آمدی بین خاطرات هستند، زبانی تراش‌خورده دارند و از هر حکایت‌ نیز می‌توان یک نتیجه اخلاقی یا اجتماعی گرفت.»

کتاب "جنگ با من از فاصله‌ای دور سخن گفته است" درون‌مایه‌ و سویه‌های متنوعی دارد؛ از انقلاب، جنگ، زندگی زنان‌، هم‌پیوندی مهاجر در جامعه، اشتغال، مسائل روزمره تا خاطراتی از پدر و مادر. رویدادها واقعی هستند اما نویسنده کتمان نکرده که در بیان موضوع از تخیل هم کمک گرفته است.

احمد سلامتیان به دویچه وله گفت: «ناشر فرانسوی تداعی‌های روانکاوانه نویسنده‌ را ستود. خانم ‌آدلر روایت‌ها را از این جنبه جذاب دانست که نویسنده مسائل زنان را طرح می‌کند، از فرهنگ دیگری آمده، از سال‌هایی گذار کرده که رویاها و اتوپیاها به کابوس تبدیل شده‌اند اما کماکان به آینده امید دارد.»

فرنگیس حبیبی چندی قبل، در گفت‌وگو با رادیو بین‌المللی فرانسه یادآوری کرده بود که روایت‌ها به صورت خودانگیخته و پراکنده نوشته‌ شده‌اند: «این‌ها قطعاتی هستند که به نوعی به هم وصل شده‌اند و کتاب خط داستانی و ‌آغاز و پایان ندارد... البته تداومی هم دارند و مسائلی را طرح می‌کنند که اگر راه‌حلی ندارند دست‌کم صورت‌ مسئله روشن است.»

مجید حبیبی، برادر این نویسنده به دویچه وله می‌گوید: «دوستان فرنگیس پس از تشدید بیماری او با اصرار سعی کردند نوشته‌ها به صورت کتاب در بیاید. یکی از دوستانش برای ویراستاری نوشته‌ها زحمت زیادی کشید و دو نفری در بیمارستان روی روایت‌ها کار کردند. بالاخره کتاب ۱۵ روز قبل آماده انتشار شد.»

فرنگیس حبیبی در توضیح این که چرا روایت‌ها را به زبان فرانسه نوشته به رادیو "rfi" گفته است: «من در کنار کارهای دیگر، در یک کارگاه نویسندگی هم شرکت می‌کردم. جمعی بودیم که ماهی یک مرتبه به این کلاس می‌رفتیم و به فرانسه می‌نوشتیم. گاهی چیزهایی به فارسی نوشته‌ام که وقتی خواستم به فرانسه ترجمه کنم دیدم نمی‌شود و بهتر است فارسی بماند. برعکس‌اش هم صادق است. این برای من یک معماست که ترجمه چقدر می‌تواند به متن و حس اصلی وفادار یا نزدیک باشد.‌»

او عنوان کرده که روایت‌هایش از دل مواجهه با اتفاق‌های ساده یا تداعی خاطرات بیرون آمده‌اند: «مثلا در خیابان می‌رفتم و می‌دیدم یک چمدان با در باز در پیاده رو افتاده و  کتاب و کاغذ پاره از آن بیرون ریخته است. این صحنه و دیدن پاکت نامه نیمه باز برایم تصویری بود که خاطراتی را تداعی می‌کرد. می‌خواهم بگویم هر چه نوشته‌ام حالت تصادفی و فکر نشده دارد... در واقع تمام قطعاتی که در کتاب هست، لحظات و قطعات یک زندگی هستند که در طول چهل سال سرگذشت من و سرگذشت ایران جریان داشته‌اند.»

فرنگیس حبیبی در ۱۹ سالگی برای تحصیل به فرانسه آمد و در سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۲ عضو کنفدراسیون دانشجویان ایرانی  بود. او پس از انقلاب به همراه همسر و دو فرزندش به ایران رفت اما عمر این بازگشت کوتاه بود. خانم حبیبی در توضیح آن روزها گفته است: «انقلاب در ذهن و چشم من یک صبح بهاری بود که تغییر شکل داد.»

فرنگیس حبیبی، ۲۰ سال در بخش فارسی رادیو بین‌المللی فرانسه شاغل بود و چند سال نیز مدیریت این رادیو را برعهده داشت. او پس از بازنشستگی، نوشتن و فعالیت فرهنگی و مدنی را ادامه داد. تز دکتری خانم حبیبی با موضوع "زنان در جامعه در حال گذار ایران" نوشته شده است.

ابتلای این نویسنده به سرطان کیسه صفرا در تابستان  ۲۰۱۸ محرز شد. شیمی‌درمانی در پاییز چاره‌ساز نبود و سرطان به پانکراس نیز سرایت کرد. پزشکان اینک روند درمان را قطع کرده‌‌‌اند و تنها به مراقبت‌های تسکین‌دهنده می‌پردازند.

تلاش دویچه‌وله برای صحبت مستقیم با خانم حبیبی به دلیل ضعف شدید و عوارض تجویز مورفین بی‌نتیجه ماند. او پنج برادر دارد که سروش حبیبی، مترجم نامدار بزرگترین آنهاست.