1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

آیزایا برلین، فیلسوفی که به بهشت روی زمین باور نداشت

۱۳۹۷ آذر ۳۰, جمعه

بیشتر فیلسوفان قرن بیستم با توسل به جهان‌بینی‌های راست و چپ امکان تحقق بهشتی بر زمین را وعده می‌دادند. آیزایا برلین اندیشمندی استثنائی بود که گفت ساختن بهشت در این دنیا نه مفید است و نه ممکن.

https://p.dw.com/p/3AUau
Isaiah Berlin
آیزایا برلین، اندیشمند گستره عمومیعکس: bukharamag.com

اریک هابسبام، تاریخ‌نگار بریتانیایی، قرن بیستم را "عصر افراط و تفریط" خوانده بود و با این که خود به مارکسیسم باور داشت، در این که گرایش‌های تند و افراطی بتوانند سعادت بشر را تأمین کنند، ابراز تردید کرد.

در دورانی که روشنفکران بسیاری با خاستگاه‌های راست و چپ، آماده بودند آزادی فردی را در راه "پیشرفت" قربانی کنند، آیزایا برلین یکی از اندیشمندان نادری بود که هرگز از میانه‌روی و تعادل سیاسی دست برنداشت.

این فیلسوف و اندیشمند روس‌تبار بریتانیایی، در تمام آثار پرشمار خود بر دو رهیافت بنیادی پای فشرد: اول این که فرد در رسیدن به هر هدف و آرزویی باید از افراط و تندروی دوری کند، و دیگر این که هر انسانی حق دارد به دلخواه خود زندگی کند و نباید ارزش‌های دلخواه خود را بر دیگران تحمیل کند.

در روزگار ما که دولت‌ها و نهادهای سلطه‌جو، به نام "پیشرفت فنی" مدیریت کامل جامعه و کنترل بر جسم و جان انسان‌ها را دنبال می‌کنند، اندیشه‌های برلین همچنان از اهمیت به سزایی برخوردارند، و بی‌گمان همین امر دانشگاه کمبریج را واداشته که مجموعه تازه‌ای از مقاله‌ها و نوشته‌های نظری را به او اختصاص دهد، که به تازگی در بریتانیا منتشر شده است.

برلین: متفکر لیبرالیسم

آیزایا برلین از مدافعان پی‌گیر لیبرالیسم است، اما برخلاف بسیاری از متفکران آزادمنش و خردگرا به تحقق جامعه "سراسر لیبرال" اعتقادی ندارد. او به ایده‌هایی مانند انتخابات آزاد یا ضرورت آزادی اندیشه و بیان باور دارد، اما آنها را هیچ تضمینی برای پیدایش "جامعه لیبرال" نمی‌داند. او با نگاهی واقع‌بینانه، و از نظر بسیاری بدبینانه، اعتقاد دارد که انسان‌ها بی آن که خود بخواهند پیوسته با یکدیگر درگیر می‌شوند و از این امر گریزی نیست.

برلین این پندار که جوامع تمام کشمکش‌ها را کنار بگذارند و همگان در کنار هم با خیر و نیکی و صلح و صفا زندگی کنند را یک توهم می‌داند. دوری او از پندارهایی مانند رسیدن به آینده‌ای آرمانی و "بهشت‌آسا" از دو نگره ساده برخاسته است: یکی این که در پاسخ به زندگی خوب و شایسته میان آدمیان پاسخ‌های بسیار گوناگونی وجود دارد، و دیگر این که پاسخ‌های گوناگون غالبا با یکدیگر در جنگ و ستیز هستند.

در زمان‌ها و مکان‌های گوناگون، حتی در درون جمع یا گروه واحدی از انسان‌های مشابه و یکسان، به پرسش زندگی خوب و مناسب، پاسخ‌های متفاوت و اغلب متضادی داده می‌شود که به نظر برلین آنها را مدام در برابر هم قرار می‌دهد. از دید او بسیاری از دیدگاه‌های ارزشی هرگز قابل جمع نیستند و تا ابد محل تضاد و کشمکش باقی می‌مانند. بنابرین او نتیجه می‌گیرد جهانی که در آن همه چیز مرتب و بی‌عیب باشد، توهمی بیش نیست.

برای رهایی از کشمکش‌ها و تعصبات گریزناپذیری که همواره افراد جامعه را تهدید می‌کنند و در برابر هم قرار می‌دهند، برلین یک راه بیشتر نمی‌شناسد و در تمام آثار خود بر آن تأکید می‌کند: مدارا. نه قبول، بلکه درک اعتقادات و باورهای دیگران، احترام به آن و پذیرفتن حق ابراز آن. او می‌داند که با تساهل و مداراجویی، درگیری و کشمکش از جامعه بشری رخت نخواهد بست، با وجود این خشونت و هرگونه برخورد قهرآمیز با "دیگری" را رد می‌کند.

آیزایا برلین با دفاع از حریم فردی انسان و رد جهان‌بینی‌های آرمان‌جویانه، برای روشنفکرانی که به دنبال رؤیای "بهشت روی زمین" هستند و برای تحقق آن حاضرند انسان‌های بیشماری را قربانی کنند، فیلسوفی محبوب نیست، اما در زمانه‌ای که ارزش‌های اخلاقی به شدت سست شده و تحمل عقاید و ارزش‌ها و "سبک زندگی" دیگران سخت فروکش کرده است، آثار او میراثی بس گرانبهاست.

برلین به سال ۱۹۰۹ در ریگا (قلمرو پیشین روسیه و در لتونی کنونی) به دنیا آمد و در ۱۹۷۹ در آکسفورد (بریتانیا) درگذشت.