خودكامه بدفرجام
۱۳۹۷ بهمن ۶, شنبهپدر و مادر نیکولا چائوشِسكو كشاورز بودند. نیکولای چائوشسکو پس از اینكه چهار سال در روستا درس خواند به پایتخت رفت و در آنجا دوره كفاشی دید.
۱۴ ساله بود كه استادكارش او را به حزب پنهان كمونیست وارد كرد.
۱۶ ساله بود كه پس از چند بار دستگیری به عنوان "كمونیست خطرناک" به زادگاهش تبعید شد.
۱۸ ساله بود كه باز دستگیر و دو سال زندانی شد. در بازداشتگاه با رهبران حزب كمونیست آشنا شد و پس از آزادی، پنهانی به عنوان عضو فعال حزبش در بخش جوانان مشغول كار شد.
در همان هنگام، با اِلِنا آشنا شد و تا پایان عمر در كنار او زیست.
با پایان جنگ جهان دوم و برقراری رژیم سوسیالیستی با پشتیبانی اتحاد شوروی، چاوشِسكو به كمیته مركزی حزب حاكم راه یافت و تا پایان عمر عضو پارلمان كشور به شمار میآمد.
۴۷ ساله بود كه با مرگ دبیر كل حزب کمونیست، رهبری حزب را به دست آورد و رفته رفته چندین مقام از جمله ریاست جمهوری، دبیرکلی حزب، نخستوزیری و همچنین ریاست نیروهای سهگانه کشور را در دست خود گرفت.
او نخست با فاصله گرفتن از اتحاد شوروی، صنعتی کردن کشور و برقراری رابطه دیپلماتیک با کشورهای غیر کمونیستی، محبوبیتی در غرب به دست آورد. میگفت: «هیچ کس نمیتواند ادعا کند که آگاهی از راه راستین رسیدن به سعادت اجتماعی در انحصار او است.»
۵۳ ساله بود که سفری به چین و کره شمالی کرد. پس از آن رفته رفته کیش شخصیت حاکم در آن دو کشور را در رومانی به راه انداخت، خود را رهبر بزرگ و همسرش را مادر ملت خواند و به پشتوانه سازمان جاسوسیاش مردم را به ستایش از "کارهای نیک و خردمندانهاش" واداشت.