شاه‌بانوی فراجنسیتی؛ ۱۹ آوریل ۱۶۸۹

کریستینای سوئدی Kristina av sverige به آلمانی Christina von Schweden در کاخ پدری در قلب پایتخت سوئد زاده شد.

پزشکان نخست او را پسر تشخیص دادند و پدرش هم وصیت کرد که "او را مانند ولیعهدی آموزش دهند".

پدرش قهرمان پروتستان‌ها به شمار می‌رفت و در جنگ با کاتولیک‌ها کشته شد.

۵ ساله بود که پدر را از دست داد و با نایب‌الحکومتی مادر و سپس صدراعظم کشور، ملکه سوئد اعلام شد.

لباس مردانه می‌پوشید، از ازدواج بیزار بود، با زنان و مردان به یکسان خوش و بش می‌کرد، بعدها تاج را وا گذاشت و به گرمای جنوب اروپا پناه برد و به مذهب "دشمن" کاتولیک گروید.

می‌گفت: «از هرچه زنان همجنسم می‌کردند و می‌کنند بیزار بودم. از پوشاک تنگ و ناراحت آنها تنفر داشتم و به پوست و هیکلم توجه نمی‌کردم و برایم مهم نبود که قیافه‌ام چطور باشد. هیچ کار ویژه زنانه از من بر نمی‌آید».

۱۸ ساله بود که "مردوار" و خودمدار فرمانروایی سوئد را به دست گرفت: همواره با زیردستان خشونت می‌کرد، کتابخانه سلطنتی را با غارت آثار سرزمین‌های شکست‌خورده در جنگ، غنا بخشید و هرجا که زور کارگر نبود با ترفندهای گوناگون خزانه کاخ را می‌انباشت، مثلا با بخشیدن لقب‌های اشرافی از توانگران پول و طلا می‌گرفت.

او هرچند آنطور که در زندگینامه‌اش نوشته خیلی باهوش نبود، ولی شیفته فرهنگ به ویژه فلسفه بود.

۲۳ ساله بود که رنه دکارت فیلسوف بنام فرانسوی را به اصرار به کاخ خود فرا خواند، اما اینقدر او را در فضاهای سرد نگه داشت که دکارت پس از چهار ماه اقامت در آنجا ذات‌الریه کرد و درگذشت.

۲۷ ساله بود که تاج شاهی را در عوض حفظ عنوان ملکه و حقوق سالانه‌ای برابر با ۲۰۰ هزار سکه نقره و چندین مِلک پهناور تسلیم پسرعمویش کارل دهم کرد، به واتیکان رفت و بر خلاف میل مادر و هم‌میهنان‌اش به مذهب کاتولیک گروید و مهر و توجه پاپ را به دست آورد به طوری که دومین زنی بود که او را در کلیسای پتروس مقدس (سن پیتر رم) به خاک سپردند.

کریستینای سوئدی در ۶۲ سالگی در رم درگذشت.