بانوی آهنين اسرائيل؛ سوم مه ۱۸۹۸
۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۳, جمعهپدرش نجار بود و به خاطر آزار يهوديان و با آرزوی یافتن شغلی بهتر، زادگاه خود را به سوی آمريكا ترك كرد.
۸ ساله بود كه با خانواده به ايالت ويسكانسِن رفت و پس از پايان تحصيل بر خلاف خواست پدر و مادرش آموزگار دبيرستان شد.
۲۳ ساله بود كه ازدواج كرد و با همسرش به فلسطين رفت و در مجموعههای مسكونی كيبوتص كه با الگوی سوسياليسم آزاد اداره میشد، زندگی و كار كرد.
ميگفت: «سختترين سالهای زندگیام زمانی بود كه كيبوتص را رها كرديم و به اورشليم رفتيم. نه وضع اقتصادی خوبی داشتم و نه میتوانستم فعاليت سياسی كنم».
۵۰ ساله بود كه پيش از اعلام استقلال اسرائيل پنهانی با شکل و شمایل عربی با ملك عبدالله پادشاه اردن مذاكره كرد تا شايد او را از جنگ با اسرائيل باز دارد.
پس از استقلال در كنار بِنگوريون، پایهگذار استقلال اسرائيل، نخست سفير آن كشور در مسكو شد و سپس ۹ سال از سوی حزب كارگر، سرپرستی وزارت خارجه كشور را به عهده گرفت.
بِنگوريون در ستایش اراده این زن میگفت:
"تنها مرد كابينه من گولدا مايِر است".
او اهل مذاكره و مماشات با اعراب نبود و توفيق اسرائيل را در ستيز با همسايگان میانگاشت.
۷۰ ساله بود كه با وجود ابتلا به بيماری سرطان مقام نخستوزيری را پذيرفت و سياست ستيزه با اعراب را ادامه داد.
مصر و سوريه در سال ۱۹۷۳ به انتقام شكست جنگ پنج روزه ۱۹۶۷ به اسرائيل حمله كردند و این كشور تنها با جنگافزارهای آمريكايی توانست آنها را عقب براند. گولدا مايِر با وجود پيروزي، اين جنگ را شكست خود تعبير كرد و يك سال پس از آن از حكومت كنار رفت، به ويژه كه چندی پس از آن مصر با اسرائيل پيمان صلح امضا كرد.
او هميشه ساده و بیپيرايه ميزيست و بسياری از نشستهای كابينهاش را در آپارتمان كوچك سه اتاقهاش برگزار میكرد.
گولدا مايِر در ۸۰ سالگی در اورشليم (بیت المقدس) درگذشت.