توقف در کافه کروکانت (Krokant)

Mission Berlin 04 - علائم هشدار

آنا در خیابان کانت مغازه ساعت‌سازى‌اى پیدا مى‌کند، که تعطیل است. او خبردار مى‌شود که صاحب مغازه درون یک کافه است. به نظر مى‌رسد که هر دو یکدیگر را مى‌شناسند. آنا فقط صد دقیقه دیگر وقت دارد. آیا این زمان کافى است؟

آنا مى‌فهمد که لئو وینکر دیگر در قید حیات نیست. یک نوازنده آکاردئون براى او توضیح مى‌دهد که مغازه اکنون متعلق به پاول(Paul)، پسر لئو وینکر است. او مثل هر روز در کافه‌‌ایى در همان نزدیکى، کاکائوی داغ مى‌نوشد. آنا هم به همان کافه مى‌رود و قهوه سفارش مى‌دهد. درون کافه مردى نشسته که ویلون نقره‌اى رنگى به گردن دارد و به آنا لبخند مى‌زند. بازرس اوگور پیدایش مى‌شود و به آنا هشدار مى‌دهد که مأموریت او، درست مثل سازمان راتاوا (RATAVA) خطرناک است. آنا کنجکاوانه مرد مسنى را که ‌آويز نقره‌اى ویلون به گردن دارد، دنبال مى‌کند.