Mission Berlin 05 - آیا ما همدیگر را نمىشناسیم؟
آنا جعبه موسیقى را براى تعمیر پیش ساعتساز مىآورد. اما این براى پاول وینکر مفهومى بیشتر از یک سفارش کاری دارد. او فکر مىکند که آنا را از قبل مىشناسد. اما این چطور ممکن است؟ او همین حالا از راه رسیده است.
وقتی که پاول وینکر پیچهاى جعبه موسیقى را باز مىکند، درون آن تکه کاغذى با یک کد چندرقمى ۱۹۶۱۰۸۱۳پیدا مىکند. این عدد چه معنایى دارد؟ و پاول وینکر درباره چه صحبت مىکند؟ آنا از او خواهش مىکند که جعبه موسیقى را تعمیر کند و او ادعا مىکند که آنها یکدیگر را مىشناسند. در این شرایط گیج کننده، آنا همه بازى خود را كنار هم مىگذارد و سعى مىکند نتیجه را جمع بندى کند. او ۹۰ دقیقه وقت دارد و جمعاً دو بار امکان ادامهی بازی دارد. او موسیقى را دنبال کرده، اما پاسخ را باید در تقسیم یافت، یعنى چه؟