Mission Berlin 18 - جعبهی مخفی
در راه خیابان برنآویر (Bernauer) هایدرون، پاول و آنا به روبرت (Robert)، شوهر هایدرون، روبرت (Robert) برمىخورند مىكنند. او به آنها خبر مىدهد تمام شهر، پر از سرباز است. اما وضع از این هم بدتر مىشود: موتورسوارها با کلاههاى سیاههشان در راهند. هر چهار نفر در حیاط یک آبجوسازى پنهان مىشوند. وقتى خانم سرخپوش سر مىرسد، پاول براى آنا توضیح مىدهد که او رئیس راتاواست. پاول و آنا او را دنبال مىکنند و مىبینند که او چطور درون یک زیرزمین، يك جعبه کوچک فلزى را پنهان مىکند. هنگامى که تلاش مىکنند آن را به دست آورند، مزاحمى از را ه مىرسد. بازیکن قول مىدهد چارهاى پیدا کند تا آنها بتوانند، بعدا این جعبه را بردارند. آیا ۴۰ دقیقه باقىمانده، براى این کار کافى است؟