1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

از دادگاه میکونوس تا ماجرای فرج سرکوهی و کشتی حامل خمپاره

۱۳۸۵ آذر ۵, یکشنبه

حسین موسویان، سفیر اسبق ایران در آلمان، با انتشار کتابی به «بررسی روابط ایران و آلمان» پرداخته است. او که در دوران ریاست حسن روحانی بر تیم مذاکره کننده هسته‌ای نیز عضو ارشد این تیم بود، در سالهای ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، عهده دار سفارت ایران در آلمان بوده است. موسویان در این کتاب به شرح ماجراهایی همچون "دادگاه میکونوس" و "قتل قاسم شرفکندی"، "داستان فرج سرکوهی" و "توقیف کشتی ایرانی حامل خمپاره در بلژیک" می‌پر

https://p.dw.com/p/A3v7
حسين موسويان و يوشكا فيشر
حسين موسويان و يوشكا فيشرعکس: AP

�ازد تا پرده از زوایای روابط ایران و آلمان بردارد.

گفته‌ها و نا گفته‌های سفیر اسبق ایران در آلمان

حسین موسویان در کتاب خود که «بررسی روابط ایران و آلمان» نام دارد، به تحلیل سطح بالای روابط ایران و آلمان در دوران ریاست جمهوری ‌هاشمی رفسنجانی و کاهش آن در پایان دوره ریاست جمهوری وی پرداخته است. روابطی که موسویان به نقل از اکبر ‌هاشمی رفسنجانی، آنرا "دروازه ورود ایران به اروپا" می‌خواند. این روابط که از سوی آلمان، "گفت وگوهای انتقادی" نام گرفته بود، آنچنان که یک دیپلمات اروپایی به موسویان گفته است با هدف «تقویت میانه‌روها در تهران» انجام می‌گرفته است.

موسویان، دیپلمات ایرانی، اما در مقدمه کتاب خود می‌نویسد که «حوادثی همچون ترور رهبران کرد در رستوران میکونوس در برلین، ترور رضا مظلومان وزیر اسبق آموزش و پرورش ایران در پاریس، دستگیری و محاکمه شهروندان آلمانی در ایران، دستگیری فرج سرکوهی به اتهام جاسوسی برای آلمان و بالاخره حکم دادگاه برلین در قضیه میکونوس، همگی از جمله عواملی بودند که رابطه جدید (ایران و آلمان) را دستخوش بحران کردند».

حسین موسویان برای نشان دادن سطح بالای روابط ایران و آلمان در دوران ریاست جمهوری ‌هاشمی رفسنجانی، به گفت‌وگوهای مقام‌های ايران با آلمانی‌ها در خصوص آزادی سربازان اسرائیلی اشاره می‌کند که در اسارت نیروهای مبارز لبنانی بودند. او با اشاره به این مذاکرات در سال ١٣٧٥ می‌گوید که پس از آن «برای انجام یک ماموریت دیپلماتیک از طرف آقای‌ هاشمی رفسنجانی به دمشق سفر کردم». موسویان بدین ترتیب از ملاقات خود با سید حسن نصرالله و در نتیجه آن، تبادل زندانیان و اجساد سخن می‌گوید.

او در گوشه دیگری از این کتاب در خصوص روابط ایران با گروههایی همچون حزب‌الله در لبنان نیز گفته است: «تردیدی در حمایت ایران از گروههای معارض در افغانستان، بوسنی، عراق و لبنان وجود ندارد.»

بخشی از کتاب موسویان نیز به موضوع "ایران، سلاح‌های کشتار جمعی و سلاح‌های متعارف" اختصاص دارد. او مدعی است که کشورهای غربی برای ایجاد چالش در روابط ایران و آلمان، کشورش را به تلاش برای برخورداری از سلاح‌های هسته‌ای متهم می‌کرده‌اند. با این حال وی می‌گوید: «انگیزه ایران برای ارتقای توانایی‌های نظامی خود، حتی اگر تماما دفاعی هم نباشد منطقی و توجیه پذیر است.[چراکه] ایران خود را یک قدرت مهم منطقه‌ای می‌بیند.»

آقای موسويان سپس به صراحت می‌گوید:« تسلیحات اتمی برای کشورهایی که هنوز از مشکلات مالی ناشی از محدودیت‌های اقتصادی رنج می‌برند، نسبت به توسعه سلاح‌های متعارف که بسیار گران و هزینه بر است، گزینه ارزان‌تری به شمار می‌آید.» با این حال مشخص نیست که چرا وی از واژه «فناوری هسته‌ای صلح آمیز استفاده می‌کند»، وقتی در نتیجه گیری از سخن پیش گفته، می‌گوید: «لذا می‌توان تحریم‌های آمریکا در دهه نود را از عوامل تشویق ایران به توسعه فناوری هسته‌ای صلح آمیز به عنوان راهی سریع تر و ارزان تر در مسیر تحکیم موقعیت منطقه‌ای خود دانست.» موسویان بدین ترتیب و با چنین استفاده‌ای از واژه «فناوری هسته‌ای صلح آمیز» می‌گوید که این فناوری با حداقل هزینه اقتصادی، ایران را از قدرت بازدارندگی مناسبی برخوردار می‌سازد.

موسویان اما در همین بخش و در تبیین سطح بالای روابط ایران و آلمان، خبری را منتشر می‌کند که مطابق با آن « صنایع دفاع ایران» از دفتری در آلمان برخوردار بوده و سازمان اطلاعات آلمان لیستی از شرکت‌های آلمانی فروشنده تسلیحات را در اختیارش می‌گذاشته است. او همچنین می‌نويسد که مطابق با آن، خریدهای تسلیحاتی ایران در سالهای قبل از ١٣٧٥ با اطلاع و همکاری سفارت ایران در بن صورت می‌گرفته است.

دیپلمات ایرانی در بخشی از کتاب خود به ماجرای توقیف یک کشتی ایرانی در بلژیک اشاره می‌کند که از نظر او ضربه‌ای به رابطه ایران با آلمان بوده است. درماه مه سال ١٩٩٦ (١٣٧٥) و در بندر بلژیکی "آنتورپ" در جریان بازرسی از یک کشتی دولتی ایران به نام « ایران کلاهدوز» محموله‌ای خمپاره که داخل کانتینرهای مواد غذایی پنهان شده بود، کشف و ضبط شد. مقصد این کشتی اما مونیخ آلمان بود. موسویان بدون اینکه این داستان را تکذیب کند، از بی‌اطلاعی مقامات ایران دراین خصوص سخن می‌گوید و به نقل از یکی از مقامات بلندپایه آلمانی که نام وی را نمی‌برد، می‌گوید:« آمریکایی‌ها حتی نام شخصی که این محموله را در بندرعباس به کشتی منتقل کرده است می‌دانستند و این اطلاعات را در اختیار دولت آلمان قرار داده بودند.»

سفیر اسبق ایران در آلمان در توضیح کارشکنی‌های آمریکا، انگلیس و اسراییل در روابط ایران و آلمان همچنین به سند طبقه بندی شده‌ای اشاره می‌کند که آمریکایی‌ها به مقامات آلمان داده بودند و مطابق با آن دولت ایران عهده دار ترور بختیار بوده است.

بخشی از کتلاب حسین موسویان نیز به ماجرای فرج سرکوهی اختصاص دارد، نویسنده ایرانی که همراه چهار نویسنده دیگر در خانه رایزن فرهنگی سفارت آلمان در تهران بازداشت شد. موسویان از این ماجرا به عنوان یک «حادثه تحریک کننده» نام می‌برد که باعث خدشه دار شدن روابط ایران و آلمان شد. درحالیکه برخی تحلیلگران این حادثه را پاسخی از سوی ایران به دادگاه میکونوس در آلمان دانسته‌اند، موسویان اما آن را به حساب «یک گروه خودسر در درون وزارت اطلاعات ایران» می‌گذارد که پس از قتل‌های زنجیره‌ای در سال ١٣٧٧ بازداشت شدند. او بنابرسخن برخی مقامات که سعید امامی و همراهانش را منتسب به موساد و اسراییل می‌خواندند، ماجرای سرکوهی و برخی ترورهای خارج از کشور را نقشه اسراییل برای ایجاد بن بست در روابط ایران و آلمان می‌داند که توسط گروه سعید امامی انجام می‌شده است. این درحالی است که ارتباط سعید امامی و همکارانش با موساد و اسراییل هیچگاه اثبات نشد.

حسین موسویان اصلی‌ترین اتفاقی که به پایان سطح بالای روابط ایران و آلمان منجر شد را قتل قاسم شرفکندی، ماجرای میکونوس و حکم دادگاه آلمان دراین خصوص می‌داند. موسویان می‌گوید که «معلوم شد سرویس اطلاعاتی بریتانیا برای مدت ٢٠ سال، کاظم دارابی (یکی از متهمین این پرونده) را تحت نظر داشته و مکالمات تلفنی او را گوش می‌کرده است». باصدور حکم دادگاه آلمان در پرونده میکونوس در دهم آوریل ١٩٩٧ حکم جلب علی فلاحیان، وزیراطلاعات ایران نیز صادر شد و روابط ایران و آلمان به حالت نیمه تعطیل درآمد.

موسویان در نتیجه گیری کتاب خود تاکید دارد که به منظور برقراری رابطه پایدار میان ایران و آلمان باید «سطح تنش بین ایران و ایالات متحده کاهش یابد». او می‌گوید: «برای ایران مقدور نخواهد بود که در عین تداوم روابط خصومت آمیز با آمریکا با اتحادیه اروپایی روابط استراتژیک برقرار کند.»

اهمیت این کتاب از آن روست که با وجود حکومتی بودن نویسنده آن و انتشارش توسط مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، اما چندان مبتنی بر خطوط رسمی سیاست خارجی ایران نگاشته نشده است. نویسنده این کتاب با ظرافت و ملایمت و حتی به صورت غیرمستقیم جنبه‌هایی از سیاست خارجی ایران را به نقد می‌کشد و سعی دارد چهره‌ای پراگماتیست و غیر ایدئولوژیک از خود به نمایش بگذارد.

رضا خجسته رحيمى، گزارشگر صداى آلمان در تهران