1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

انتقاد از جنگاوری کلانتر تکزاسی

۱۳۸۷ دی ۲۶, پنجشنبه

"کلنر اشتات انتسایگر" می‌نویسد، بوش وقتی با پدیده‌ی ترور مواجه شد، به او حس خاصی دست داد، حس یک کلانتر در غرب وحشی. دیوید میلی‌باند، وزیر خارجه‌ی بریتانیا در گاردین مقاله‌ای نوشته و به کلانتر قهرمان تاخته است.

https://p.dw.com/p/GZCj
عکس: AP

وقتی دوره‌ای به سر می‌آید، انتقاد از آن ساده می‌شود، ساده و شاید بی‌ضرر. حال، این شده است حکایت پایان دوره‌ی ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش. در این روزها در بسیاری از رسانه‌ها در مورد این دوره قلم می‌زنند. کمتر قلمی است که زبان به سرزنش نگشاید، طعنه نزند و از به سر آمدن عصر بوش ابراز شادمانی نکند.

بدترین رئیس جمهور آمریکا

نظرخواهی‌ها، داوری‌های رسانه‌ها و داوری‌های عده‌ای از مورخان، که در رسانه‌ها مدام به آنان استناد می‌کنند، در این مورد توافق دارند که جورج دبلیو بوش به عنوان بدترین رئیس جمهور کل تاریخ آمریکا کاخ سفید را ترک می‌کند. پیش از این، خیلی‌ها این مقام تاریخی را مختص ریچارد نیکسون می‌دانستند.

بنابر نظرسنجی روزنامه‌ی "وال استریت جورنال" ۷۹ درصد آمریکاییان هیچ‌گاه دلشان برای بوش تنگ نخواهد شد. دو‌سوم کسانی که توسط شبکه‌ی تلویزیونی CNN نظرسنجی شده‌اند، آرزو می‌کنند که بوش دیگر در انظار عمومی ظاهر نشود و دم فرو بندد. روزنامه‌ی آلمانی "کلنر اشتات انتسایگر" می‌نویسد «حتا چپ‌های آمریکا، که تنفر عمیقی از بوش داشتند، اکنون فقط می‌خواهند او را فراموش کنند.» همین روزنامه می‌نویسد ماجرای پرتاب کفش به سوی بوش در بغداد، در خود آمریکا بیشتر باعث خنده و شوخی شد، تا ناراحتی یا احساس توهین.

آیا شما بدترین رئیس جمهور همه‌ی اعصارید؟

" ولت آن‌لاین" (WELT ONLINE)، سایت اینترنتی روزنامه‌ی آلمانی "دی ولت" با جورج بوش مصاحبه کرده است. مصاحبه‌ای که شاید آخرین مصاحبه‌ی اختصاصی با بوش در دوران ریاست جمهوری وی باشد، این عنوان را بر پیشانی دارد: «آیا شما بدترین رئیس جمهور همه‌ی اعصارید؟»

وقتی بوش در این مصاحبه با قضاوت در مورد بدنامی‌اش در تاریخ مواجه می‌شود، با خونسردی پاسخ می‌دهد: «من تصور می‌کنم که در پهنه‌ی عمومی بایستی فحش داد و فحش خورد. به این جهت من [این قضاوت را] نادیده می‌گیرم.»

کلانتر تکزاسی

جورج بوش را در تاریخ سیاسی از جمله با دکترین "جنگ با ترور" خواهند شناخت. او با ترور بزرگ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مواجه شد و این دکترین را در واکنش به آن عرضه کرد. لشکرکشی به عراق و افغانستان بر پایه‌ی این خط مشی صورت گرفت.

"کلنر اشتات انتسایگر" می‌نویسد، بوش وقتی با پدیده‌ی ترور مواجه شد، به او حس خاصی دست داد، حس یک کلانتر در غرب وحشی. عده‌ای شرور به شهر حمله می‌کنند، "شریف" شهر غیرتی می‌شود و به مقابله برمی‌خیزد تا شهر آرامش خود را باز یابد. بوش خیال کرد کلانتر آمریکا و جهان است.

انتقاد میلی‌باند

توصیف "کلنر اشتات انتسایگر" و دیگر توصیف‌های شبیه آن، دیگر تکراری‌تر از آن‌اند که تأملی را برانگیزانند، یا حتا خنده‌ای را. ولی امروز (پنج‌شنبه، ۱۵ ژانویه) دیوید میلی‌باند، وزیر خارجه‌ی بریتانیا، در گاردین مقاله‌ی تأمل‌برانگیزی درباره‌ی دکترین سیاسی کلانتر نوشته است. انتقاد میلی‌باند به دکترین بوش دیرهنگام است، چون کلانتر دارد بازنشسته می‌شود، اما با وجود این، سخن او نشانه‌ی تغییر ذهنیت درمیان سیاستمداران غربی است.

میلی‌باند در مقاله‌ی خود به سیاست «جنگ علیه ترور» انتقاد کرده و می‌گوید، این سیاست بیشتر ضرر به بار آورده تا منفعت. او که در دهلی به سر می‌برد، در هنگام بازدید از هتل تاج محل، که زخم ترور را بر پیکر دارد، در گفت‌وگو با خبرنگاران، مضمون مقاله‌اش در “گاردین“ را تکرار کرد. او گفت که دولت بریتانیا مدتهاست که دیگر از اصطلاح "جنگ با ترور" استفاده نمی‌کند. به نظر میلی‌باند، این اصطلاح که فشرده‌ی سیاست جورج دبلیو بوش است، این تصور را ایجاد می‌کند که ترور در جایی یا چیزی مجسم است و نماد آن القاعده و بن‌لادن است. به نظر میلی‌باند همین نحوه‌ی تجسم و تصور و دیدن موقعیت، به صورت یک موقعیت جنگی، باعث شده است که بر روی ارزشهای حقوقی‌ای پا گذاشته شود، که نمونه‌ی آن را در زندان گوآنتانامو می‌بینیم. میلی‌باند گفته است که نبایستی به ارزش‌های دمکراتیک پشت کرد. او راه مقابله با تروریسم را دفاع از حقوق و قانونیت می‌داند، نه سرکوبگری.