1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله
اجتماعی

اپلیکیشن همسریابی؛ چرا جوانان ایرانی به ازدواج تن نمی‌دهند؟

۱۴۰۰ تیر ۲۹, سه‌شنبه

حکومت ایران نگران کاهش جمعیت است و برای تشویق جوانان به ازدواج از یک اپلیکیشن همسریابی رونمایی کرده است. می‌گوید تلفیقی است از سنت و صنعت. کارشناسان می‌گویند، تلفیقی است از تکنولوژی و قدرت برای کنترل اتاق خواب شهروندان.

https://p.dw.com/p/3wjUX
عکس: FARS

سارا ۳۳ ساله است، کارشناسی ارشد معماری دارد ، ۵ سال است که برای یک سازمان دولتی در تهران کار می‌کند. مجرد است و در آپارتمانی کوچک در محله خوبی در تهران زندگی می‌کند.  او ازدواج نکرده و می‌گوید، قصد ازدواج هم ندارد.

سارا یکی از حدود ۱۰ میلیون نفری است که به استناد سخنان مقامات ایرانی، در سن ازدواج هستند اما مجردند.

بالارفتن سن ازدواج و عدم تمایل به تشکیل خانواده و به تبع آن کاهش نرخ تولد، حالا حکومت را در ایران نگران رشد جمعیت کرده است. سیاستگذاران می‌خواهند هرچه سریع‌تر سن ازدواج را پایین بیاورند و شرایط ازدواج را برای گروهی که اکنون در سن ازدواج و فرزندآوری است فراهم کنند.

یکی از تدابیر جمهوری اسلامی برای افزایش نرخ ازدواج استفاده از یک اپلیکیشن همسریابی است. روز دوشنبه (۲۱ تیرماه) از اپلکیشن "همدم" در ایران رونمایی شد. این اپلیکیشن به‌عنوان اولین نرم‌افزار رسمی و دارای مجوز در حوزه همسریابی و مشاوره ازدواج معرفی شده است. "همدم" قرار است به متقاضیان مشاوره دهد و پس از گذراندن آزمون‌‌های ویژه و با نظارت خانواده مورد مناسب را برای ازدواج به جوانان معرفی کند. 

 اپلیکیشن را موسسه فرهنگی رسانه‌ای تبیان ساخته است. مؤسسه‌ای فرهنگی – دینی که در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات فعالیت می‌کند و زیر مجموعه سازمان تبلیغات اسلامی است و بر ازدواج اسلامی جوانان تمرکزی ویژه دارد.

خبر رونمایی از سایت همدم در حالی منتشر می‌شود که سایت‌های همسریابی در ایران پیش از این هم وجود داشتند. جالب اینجاست که چهار ماه پیش مقامات دولتی سایت‌های همسریابی و مؤسسه‌های خیریه که در حوزه فعالیت می‌کردند را، غیرقانونی اعلام کردند. در روز رونمایی از اپلیکیشن همدم، رئیس مجلس ایران هم که در این مراسم حضور داشت گفت: «به جای اینکه سازمان‌های بزرگ پرهزینه و پرخرج این کار را انجام دهند یک پلت‌فرم این کار را انجام می‌دهد». 

کاربران در شبکه‌های اجتماعی به بودجه میلیاردی و دولتی که به راه‌اندازی اپلیکیشن همدم اختصاص یافته است اشاره می‌کنند و می‌نویسند: «جمهوری اسلامی هرچه را ممنوع کرد، خودش به مافیای توزیع آن بدل شد.»

 

نرخ باروری در ایران به صفر نزدیک می‌شود

اما چرا حکومت نگران رشد جمعیت است؟ میانگین سنی جمعیت حدود ۸۳ میلیونی ایران در سال گذشته ۳۲ سال بود. ایران در زمینه سرعت کاهش نرخ تولد یکی از رکوردداران در جهان است؛ نرخ باروری از ۶ / ۶ در سال ۱۳۵۰ در طی ۴ دهه، در سال ۱۳۹۰ به ۷ / ۱ رسید. رشد جمعیت در نیمه نخست سال گذشته در ایران ۶ /۰ اعلام شد که برخی کارشناسان آن را نادقیق دانسته و نرخ درست را ۶ / ۱ اعلام کردند . سیاستمداران در جمهوری اسلامی اکنون از "ابربحران تاریخ" ایران و "سیاه‌چاله جمعیتی" که به علت کاهش نرخ تولد در انتظار این کشور است، سخن می‌گویند.

کارشناسان می‌گویند، اگر نرخ باروری با این روند ادامه پیدا کند، نرخ رشد جمعیت ایران حدود ۱۵ سال دیگر به زیر صفر خواهد رسید. 

نگاه ایدئولوژیک و سیاسی به جمعیت

آسیه امینی، روزنامه‌نگار و از فعالان حقوق زنان معتقد است، سیاست‌گذاری جمعیت در ایران پیوسته تابع شرایط ایدئولوژی سیاسی یا نیازهای قدرت به جمعیتِ بیشتر بوده است . این روزنامه‌نگار می‌گوید: «در قیاس جهانی جمعیت ما نسبتا جوان است. اگر روند به این صورت پیدا کند، بحران‌زا خواهد بود اما در شرایط فعلی  این خطری جدی برای جامعه ایران نیست. اما نظام این موضوع را جدی می‌بیند چون مسئله ایدئولوژیک، سیاسی و مسئله قدرت است. حکومت برای صدور ایدئولوژی سیاسی، جمعیت بیشتر را عاملی برای قدرت بیشتر می‌داند.»

اشاره این فعال حقوق بشری به سیاست‌های جمعیتی در ایران در ۴۰ سال اخیر است. در ایران پس از انقلاب اسلامی و با شروع جنگ ۸ ساله، از جمله به دلیل نیاز به سرباز بیشتر، حکومت همه امکانات تبلیغی خود را در جهت فرزندآوری بیشتر در خانواده‌ها بسیج کرد. جمعیت ایران که در آغاز انقلاب در سال ۵۷ حدود ۳۶ میلیون نفر بود، ده سال بعد به بیش از ۵۰ میلیون نفر رسید. با پایان جنگ و ورود به دوران سازندگی اما به گفته آسیه امینی سیاستمداران که سودای توسعه عمرانی در سر داشتند، با شعار "فرزندکمتر زندگی بهتر" با تبلیغات گسترده و آموزش عمومی و از جمله امکانات رایگان برای جلوگیری از بارداری سیاست کنترل جمعیت را از سال ۱۳۶۸ به اجرا گذاشتند. 

با ادامه روند کاهش نرخ تولد، آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی که جمعیت جوان کشور را "یکی از ابزارهای قدرت" می‌داند، با خطا خواندن سیاست‌های کنترل جمعیت، حدود یک دهه پیش گفت که جمعیت ۷۵ میلیونی ایران باید به ۱۵۰ میلیون نفر برسد. 

حکومت در سال‌های گذشته فضای اجتماعی و سبک زندگی غربی را عامل کاهش رشد جمعیت دانسته و راه حل عبور از این بحران را اجرای یک الگوی اسلامی و ایرانی عنوان کرده است. تمامی دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای به تمرکز بر ترغیب جوانان به ازدواج و افزایش زادآوری فراخوانده شده‌اند. تشویق به تشکیل خانواده و فرزندآوری با مشوق‌های اقتصادی و اعطای وام‌های مختلف همراه شد. 

مشکلات اقتصادی و جوانانی که امیدی به کسب درآمد ندارند

سیر نزولی نرخ فرزندآوری اما نشان می‌دهد که این بار مردم، به ویژه زنان، چندان حرف‌شنوی از حکومت ندارند. بر پایه یک نظرسنجی از سوی وزرات ورزش و جوانان، ۳۷ درصد از گروه سنی که در سن ازدواج تعریف شده‌اند، انگیزه تشکیل خانواده را ندارند. 

سعید مدنی، جامعه‌شناس، استاد دانشگاه و روزنامه‌نگار یکی از موثرترین عوامل در کاهش استقبال از ازدواج را وضعیت اقتصادی و بحران مسکن و اشتغال جوانان در ایران می‌داند. او می‌گوید: «از ریسک‌فاکتورهای فقر در ایران سن است. یعنی گروه‌هایی که در سنین جوانی یا سالمندی قرار دارند بیشتر در معرض فقیر شدن هستند. از سوی دیگر نرخ بیکاری در میان گروه‌های سنی جوان یعنی ۱۵ تا ۳۵ سال، دو برابر دیگر گروه‌های سنی در جامعه است. این نرخ در میان زنان هم به نوبه خود بیشتر از مردان جوان است.» به گفته او مجموعه این عوامل بر وضعیت رفاهی زوج‌های جوان تأثیر گذاشته، «به این ترتیب که آنها برای تأمین زندگی و معیشت خودشان هیچ اطمینان و امیدی نسبت به توانایی خودشان و تلاششان برای کسب درآمد ندارند.»

این تحلیل را در نوشته‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی هم می‌توان یافت. با اعلام خبر رونمایی از سایت همسریابی، بسیاری از کاربران در شبکه‌های اجتماعی نوشتند که "برای تشویق به ازدواج راه‌اندازی سایت همسریابی لازم نیست. مشکلات اقتصادی را حل کنید". 

در سال‌های اخیر وضعیت اقتصادی در ایران به ویژه با خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، روز به روز بدتر شده است. ارزش پول ایران از مه ۲۰۱۸ تاکنون حدود ۸۰ درصد سقوط کرده است. هزینه‌های زندگی بالا رفته است و بیکاری از یک سو و درآمد کم از سوی دیگر برای بسیاری از اقشار جامعه این امکان را فراهم نمی‌کند که دست به تشکیل خانواده بزنند.

برای رفع این مشکل و مقابله با کاهش جمعیت مجلس ایران چندماه پیش طرحی را به نام "جوانی جمعیت و حمایت از خانواده" به تصویب رساند که امکانات اقتصادی و تسهیلاتی را برای ازدواج و ترویج فرزندآوری در برمی‌گیرد. تسهیلات بیشتر برای زنان شاغل در هنگام بارداری و پس از زایمان و همچنین افزایش کمک‌های مالی به جوانان برای تشکیل زندگی از جمله مواردی است که سیاستمداران در این طرح گنجانده‌اند.

برخی از کارشناسان اما هشدار می‌دهند که افزایش تسهیلات اقتصادی نه تنها در شهرهای بزرگ کمکی به افزایش ازدواج‌ها نکرده است که کودک همسری و ازدواج اجباری را در مناطق محروم افزایش داده است. به گفته این کارشناسان، بیشتر خانواده‌های دختربچه‌ها در این مناطق به دلیل فقر مالی و فرهنگی و برای دریافت این تسهیلات مالی، دختربچه را مجبور به ازدواج می‌کنند.

فردگرایی و گرایش جوانان به الگوی خانواده غیررسمی

سعید مدنی اما تنها عوامل اقتصادی را در ازدواج‌گریزی، تعیین‌کننده نمی‌داند و معتقد است که نگرش جامعه ایرانی هم نسبت به دنیا و جامعه و خانواده تغییر کرده و "این تغییر در جوانان بسیار گسترد‌ه‌تر بوده است". او یکی از مهمترین این تغییرات را "تا حدی فردگرایی و تقویت فردمحوری در رفتار و نگرش جوانان" می‌داند. 

این جامعه‌شناس، می‌گوید: «اساسا الگوی خانواده هم در ایران تغییر کرده است و باگذر از الگوی خانواده گسترده و الگوی خانواده هسته‌ای یا کوچکتر، اکنون الگوی سومی رایج شده است.» مدنی ادامه می‌دهد: «الگوی سوم شبه خانواده یا خانواده‌های غیررسمی به عنوان رفتاری متعارف در میان جوانان دیده می‌شود.»

در ایران تنها ازدواج دائم و ازدواج موقت به رسمیت شناخته می‌شود. در سال‌های گذشته اما ازدواج سفید هم در میان جوانان ایرانی رواج یافته است. ازدواج سفید، زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج رسمی است که در ایران فاقد مشروعیت حقوقی و اجتماعی است.

اما به نظر می‌رسد که مشروعیت اجتماعی این نوع با هم بودن به ویژه در شهرهای بزرگ ایران و با توجه به افزایش شمار دختران تحصیل‌کرده و شاغل تغییر کرده است. 

سارا می‌گوید دو دوست صمیمی‌اش ازدواج سفید کرده‌اند و در نزدیکی او زندگی می‌کنند. سارا خود در خانواده‌ای سنتی در ایران بزرگ شده. خانواده‌ای پرجمعیت که به گفته او "دو نسل در کنار هم و زیر یک سقف با هم زندگی کرده‌اند." او اما الگوی دیگری را برای زندگی خود انتخاب کرده و می‌گوید: «پدر و مادرم هیچ مانعی بر سر راهم قرار ندادند. گفتند درس خوانده‌ای، دستت توی جیب خودت است و حتما می‌دانی از زندگی چه می‌خواهی.» می‌گوید، خانواده‌اش می‌دانند که دوست پسر دارد ولی می‌گویند تا ازدواج نکرده‌اید زیر یک سقف با هم زندگی نکنند. بعد می‌خندد و می‌گوید: «با آن هم کم کم کنار می‌آیند.» 

"کنترل اتاق خواب شهروندان" با تلفیقی از سنت و صنعت 

طراحان اپلیکیشن همسریابی می‌گویند، در ازدواج مدرن، برخلاف ازدواج سنتی، جوانان خودشان کنشگر و آغازگر ازدواج هستند. آنها اما با تأکید بر نقش خانواده در پایداری یک ازدواج، هدف از طراحی پلتفرم همدم را انتخاب آگاهانه و ازدواج پایدار نامیده‌اند و همه می‌گویند فعالیت‌ها در این سامانه تحت نظارت خانواده‌ها صورت می‌گیرد. به گفته آنها این اپلیکیشن قرار است با استفاده از ابزارهای نوین،  فضای جدیدی در حوزه ازدواج رقم بزند؛ تلفیقی از اصالت و سبک صنعتی. 

سعید مدنی اما "تلفیق تکنولوژی و قدرت" را "تعبیر درست‌تری" می‌داند و می‌گوید: «یا به تعبیر فوکو به نوعی تکنولوژی سلطه. نظام جمهوری اسلامی هیچ حد و مرزی را برای مداخله در زندگی سیاسی، اجتماعی و خصوصی قائل نیست و سعی می‌کند به عناوین مختلف هیچ حوزه خصوصی را رها نکند و به همین ترتیب هم از طریق این اپلیکیشن سعی کرده به نوعی مدیریت اتاق خواب شهروندان را هم داشته باشد.»

سعید مدنی هم با اشاره به تغییر نگرش و ارزش‌ها بین جوانان ایرانی و شکل و نوع روابط میان آنها معتقد است: «اتفاقا احتمالا به همین دلیل هم شاید این اپ مورد استقبال قرار نگیرد چون اساسا نیازی به چنین اپی وجود نداشته زیرا مشکل شرایط موجود مشکل دسترسی یا آشنایی با فرد مورد نیاز نیست. مشکل همسریابی نیست. اتفاقا چون فضای اجتماعی ایران در مجموع بر خلاف سیاست‌های حاکمیتی کاملا باز است و ارتباطات بسیار گسترده است، اساسا این اپلیکیشن بود و نبودش تاثیری در همسریابی یا میل به ازدواج ندارد. مشکل تا حد زیادی اداره زندگی پس از ازدواج است که امیدی به آن ندارند و چشم‌انداز روشنی هم در برابرشان وجود ندارد.»

کاربران شبکه‌های اجتماعی هم با تمسخر ایده نظارت پدر ومادر به انتخاب‌ها و فراهم کردن امکانی برای ارتباط پسرها ودخترها می‌نویسند، فیلتر توییتر را بردارید، جوان‌ها خودشان با خودشان آشنا می‌شوند.

در ایران شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر یا یوتیوب فیلتر هستند. 

سارا هم با اشاره به نبود چشم‌اندازی برای زندگی در ایران امروز می‌گوید: «با وضعیت اقتصادی و سیاسی حاکم در جامعه و با توجه به قوانین ضدزنی که وجود دارد، فکر می‌کنم، هرچه وابستگی‌هایم کمتر باشد، سریع‌تر می‌توانم در وضعیت بحرانی واکنش نشان دهم.»

برخی ناظران بر این باورند که با انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور بعدی ایران فشار بر آزادی‌های اجتماعی، فضای مجازی، مطبوعات و جامعه مدنی بیشتر خواهد شد.

سارا می‌گوید، منتظر می‌مانم ببینم چه پیش می‌آید. واکنشی که او از آن سخن می‌گوید، مهاجرت است. 

مهاجرت جوانان و تحصیل‌کردگان و نیروهای متخصص ایرانی در سال‌های اخبر به ویژه به کشورهای آمریکا، استرالیا و کانادا روندی صعودی به خود گرفته است: یکی دیگر از متغیرهای مهم در رشد جمعیت.

دخترانی که از بسیاری حقوق محرومند

از دیگر عواملی که سارای ۳۳ ساله را از ازدواج گریزان کرده است، افزایش طلاق در ایران است و مشکلات قانونی که زنان در ایران پس از طلاق می‌توانند با آن روبرو شوند: «در نوع زندگی که خودمان، من و دوست پسرم تعریف کرده‌ایم هر دو با هم برابریم. قانون اما پس از ازدواج و در صورت جدایی چنین نظری ندارد.» 

آسیه امینی می‌گوید ایران در سال ۲۰۲۰ از نظر نرخ شکاف جنسیتی یعنی تبعیض علیه زنان و اقلیت‌های غیر مرد در جدول جهانی در بین ۱۵۳ کشور ۱۴۸ بود. این روزنامه‌نگار ادامه می‌دهد: « برای دخترانی که ۶۰ درصد دانشجویان را در ایران تشکیل می‌دهند، دخترانی که در عرصه تولید فکر و اندیشه حضور دارند و برای دسترسی به زندگی بهتر تلاش کرده‌اند و در رقابت‌ها برنده شده‌اند، این یعنی یک فاجعه، یعنی زیستن در اسفلالسافلین.» 

او به محروم بودن زنان از بسیاری از حقوق اولیه در قانون جمهوری اسلامی ایران می‌گوید؛ حقوقی چون حق پوشش، حق طلاق، حق حضانت. این فعال حقوق زنان معتقد است، ناامیدی و ترس از بحران‌هایی که گریبانگیر همه جوانان چه دختر و چه پسر در ایران است بعلاوه مشکلات اقتصادی و محدودیت‌های قانونی و اجتماعی و ایدئولوژیک، رغبتی به دختران برای تشکیل خانواده نمی‌دهد.»  

تنبیه، اگر تشویق کارگر نیفتد

حکومت تمامی ابزارهای تبلیغی و مشوق‌های اقتصادی را برای تبلیغ ازدواج به کار انداخته. اگر همه این تشویق‌ها جواب ندهد، حکومت ابایی از دست زدن به اقدامات تنبیهی ندارد. نایب رئیس مجلس جمهوری اسلامی ایران گفته است، بر حکومت لازم است که مردم را به ازدواج ترغیب کند و حتی اجبار کند. روزنامه کیهان هم از "انواعی از سختگیری‌های اجتماعی" به عنوان راه‌کاری برای تشویق افراد مجرد به ازدواج سخن گفته است. یکی از کابران در توییتر می‌نویسد: «اصلا اختیاری‌ترین و عاشقانه‌ترین چیزهای دنیا را به دست جمهوری اسلامی بدهی اجباری و نفرت‌انگیزش می‌کند و تحویلت می‌دهد!»

نوک پیکان سخت‌گیری‌ها و محدودیت‌ها هم همیشه به سوی زنان ایرانی است که حالا با بالارفتن سطح تحصیلات دانشگاهی، آگاهی در عصر ارتباطات و حضور اجتماعی، حکومت به راحتی نمی‌تواند آنها را مجبور به ازدواج به سبک اسلامی و فرزندآوری به مقدار دلخواه حکومت کند. 

دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در ایران گفته بود: «۶۰ درصد از اساتید زن که در دانشگاه تدریس می‌کنند مجرد هستند و تمایلی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارند و بهتبع طرز تفکر این افراد بر دانشجویان پسر و دختر تاثیر گذار خواهد بود.»

باید دید اگر رشد جمعیت به روند دلخواه حکومت بازنگشت و جوانان برای تشکیل خانواده و فرزنددار شدن در این شرایط قانع نشدند، چه محدودیت‌های دیگری به سراغ جوانان گریزان از ازدواج و به ویژه زنان ایرانی و به ویژه در عرصه‌های اجتماعی و در زمینه اشتغال خواهد آمد.  

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه