برلینر آنسامبل و دشواریهای اجرای اثر برشت در تهران
۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه
باید گفت که فاصلهی برلین تا تهران طولانیترین قسمت این راه نبود، به طوری که کلاوس پایمان پس از اجرای شب نخست، سه شنبه ۲۳ بهمن، خبر میدهد تا پنج دقیقه مانده به کنار رفتن پردهها در ساعت ۶ عصر، هنوز «ننه دلاور و فرزندانش» به پلهی آخر نرسیده بودند.
دومین حضور برلینر آنسامبل در تهران، که به گفتهی اعضای این گروه با سختگیریها و سانسور شدیدتری همراه بوده، از سوی برخی مخالفان جمهوری اسلامی نیز با انتقادهای فراوانی روبرو شده است؛ انتقادهایی که کلاوس پایمان و اعضای گروهش آنها را بیپاسخ نگذاشتهاند.
ننه دلاور زنی است که با جنگ و از جنگ روزگار میگذراند. گاری فرسودهاش را پشت سر نظامیان از این جبهه به آن جبهه میکشاند و کسب و کارش فروش خرت و پرتهای خود به آنهاست؛ زندگی در متن جنگی که به او تعلق ندارد اما مصائباش دامنگیر او نیز میشود. در این نمایشنامه سودجویی عامل اصلی وقوع جنگها عنوان میشود. اجرای «ننه دلاور و فرزندانش» در تهران، که یکی از آثار ضد جنگ برتولت برشت محسوب میشود گروه برلینر آنسامبل و مدیر آن کلاوس پایمان را با انتقادهای شدیدی روبرو کرده است.
«ننه دلاور» در دوران جنگهای عقیدتی
کلاوس پایمان در دفاع از سفر گروه به تهران ابراز خشنودی میکند که با اجرای «ننه دلاور ...» اثری را بر صحنه بردهاند «که با آنچه امروز در ایران جریان دارد متفاوت است». پایمان ابراز امیدواری میکند با این اجرا «پنجرهای میان جبهههای متخاصم گشوده شود که متاسفانه سلاحهایشان را به سوی یکدیگر هدف گرفتهاند. به نظر ما این کار درستی بود که با اجرای اثری که موضوع آن جنگهای عقیدتی است، این نمایش را در دورانی بر صحنه ببریم که بار دیگر دوران جنگهای عقیدتی و بنیادگرایی است.»
کلاوس پایمان هنگام معرفی برنامهی سال جاری برلینر آنسامبل و در دفاع از شرکت در جشنوارهی تاتر فجر گفته است «باید قبل از اینکه تهران بمباران و تخریب شود از این شهر دیدن کرد.» منظور او امکان حملهی نظامی آمریکا به ایران بود که در نظر منتقدانش توجیه قانعکنندهای برای حضور در تهران نیست.
مدیر برلینر آنسامبل در این باره توضیح میدهد «ما در برلین و آلمان به دلیل شرکت در جشنوارهی فجر به شدت مورد حمله قرار گرفتیم زیرا این سفر را به معنای ابراز همبستگی با رژیمی که اکنون در ایران بر سرکار است تعبیر کردند. به ما میگفتند سفر به تهران به معنای تایید سنگسار و دیگر فجایعی است که ظاهرا همچنان در این کشور وجود دارد. اما هیچ کس نمیتواند اجرای ما در تهران را به عنوان همبستگی با سیاستهای حاکم بر این کشور تفسیر کند.»
برلینر آنسامبل شش سال پیش نیز «ریچارد دوم»، اثری از شکسپیر، را در تهران بر صحنه برده است. تعدادی از بازیگرانی که در اجرای ریچارد دوم نیز حضور داشتهاند در گفتگو با دویچهوله محدودیتها و دشواریهای این سفر را بسیار شدیدتر عنوان کردهاند.
«ننه دلاور» زیر تیغ سانسور
پایمان ضمن تایید تشدید فشارها، در این مورد اظهار داشته «باید اضافه کنم که امکانپذیر شدن اجرای این نمایش با تجربههای تقریبا وحشتناکی همراه بوده است. این فشارها متاسفانه تا سیاه کردن بسیاری از عکسهایی پیش رفت که در بروشورهای برنامه وجود داشت و تماشاگران تهرانی مایل بودند آنها را در شکل اصلیشان ببینند. ما مجبور شدیم بسیاری از عکسها را در آخرین لحظات سیاه کنیم و بپوشانیم.»
برلینر آنسامبل در سفر به تهران به جز اجبار به رعایت پوشش اسلامی برای زنان بازیگر و حفظ حدود شرعی در صحنههایی که بازیگران زن و مرد به هم نزدیک میشوند محدودیتهای دیگری را نیز باید تحمل میکرد. کلاوس پایمان میگوید «در شب نخستین اجرا جلوی خبرنگاران ZDF (کانال دوم تلویزیون آلمان) که میخواستند پشت صحنه از بازیگران فیلم بگیرند، تقریبا با برخورد فیزیکی گرفته شد. حتا از تقاضای خبرنگاران برای مصاحبه با بازیگران در سرسرای سالن نمایش نیز با برخورد فیزیکی ممانعت به عمل آمد. من چنین چیزی را در تمام عمر ندیده بودم.»
به رغم این دشواریها، پایمان دلیل اصلی حضور در تهران را اجرای نمایش برای دوستداران تاتر و اهالی فرهنگ عنوان میکند. به اعتقاد او «تاتر مانند دیگر انواع هنر متعالی چیزی است که در تقابل با چیز دیگری قرار دارد؛ علیه پیشداوری، علیه بنیادگرایی، علیه حکومتها، و علیه سانسور ... تاتر هرگز در خدمت حاکمان نیست. به همین دلیل هیچکس و هیچ یک از حاکمان نمیتوانند این تاتر را به عنوان اعلام همبستگی با خود قلمداد کنند.»
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر دویچه وله در تهران