1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

خواست‌های جنبش زنان ایران در آستانه انتخابات

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری۱۳۸۶ بهمن ۶, شنبه

انتخابات مجلس ایران به زودی برگزار می‌شود. زنان چه خواست‌هایی دارند و تا چه حد در انتخابات ایران به این خواست‌ها توجه می‌شود؟ ناهید کشاورز، فعال حقوق زنان خواست‌های مطرح در کمپین یک میلیون امضا را مبرم و محوری می‌داند.

https://p.dw.com/p/Cy9d
عکس: Maryam Ansary

انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران به زودی، در ۲۴ اسفند ماه، برگزار می‌شود. هر حزب سیاسی می‌تواند با اعلام برنامه‌هایی که دنبال می‌کند به میزان متفاوت اقشار گوناگون جامعه را جذب یا دفع کند. از مهمترین گروه‌های جامعه ایران که رای‌شان در انتخابات می‌تواند بس تعیین کننده باشد، زنان هستند. زنان چه خواستهای سیاسی‌ای دارند و تا چه حد احزاب داوطلب شرکت در انتخابات ایران به این خواستها توجه دارند؟ مصاحبه با ناهید کشاورز، نویسنده و فعال حقوق زنان.

مصاحبه‌گر: کیواندخت قهاری

دویچه‌وله: خانم کشاورز، الان مهم‌ترین مسایلی که برای جنبش زنان ایران مطرح است چیست؟

ناهید کشاورز: شاید جواب دادن به این سوال از یک نظر بسیار سخت باشد، یعنی اینکه ممکن است گروههای مختلف اجتماعی درخواست‌های گوناگونی داشته باشند. ولی بهرحال حدود دوسالی می‌شود که دیگر فعالین حقوق برابر تاکید کرده‌اند بر اینکه نابرابری‌های حقوقی دشواری‌های خیلی زیادی برایشان بوجود آورده است. بنابراین تمرکزشان را بر تغییرات حقوقی گذاشته‌اند. یعنی قوانینی که وجود دارد، بویژه در حوزه‌ی خانواده‌، تبعات بسیار سختی برای زندگی زنها دارد و بنابراین اینها تصمیم گرفته‌اند که برای تغییر این قوانین تمرکز کنند. عالی‌ترین نمونه‌‌ی این تلاشها هم کمپین یک میلیون امضا بوده که تا حدود یکسال و نیم گذشته علی‌رغم همه‌ی فشارهایی که برآن آمده، توانسته است این گفتمان را یک مقدار در سطح جامعه عمومی کند.

من روی سایت جدیدی که فعالان حقوق زنان درست کرده‌اند و شما از همکارانشان هستید، سایت “مدرسه‌ی فمینیستی“، می‌بینم که مسایل مختلفی مطرح است، مسایلی که ذهن فعالان جنبش زنان را به خودش مشغول می‌کند. می‌توانید نمونه‌هایی از این مسایل را برای ما بربشمرید و بگویید کدامیک از آنها مبرم‌تر و عاجل‌تر است؟

سایت مدرسه‌ی فمینستی، که من افتخار دارم بگویم یکی از اعضای هیئت نویسندگان آن هستم، کسانی که توی این سایت قرار است بنویسیم و کار کنیم، خودمان بهرحال از اعضای کمپین یک میلیون امضا هستیم و کسانی هستیم که سالهاست داریم در جهت تغییر وضعیت زنان تلاش می‌کنیم. چیزی که بهرحال برای ما توی این سایت مبرم است، این است که بتوانیم همان تلاشمان را در کمپین یک میلیون امضا را ادامه بدهیم و به سهم خودمان سعی می‌کنیم به پیشبرد کمپین یک میلیون امضا کمک کنیم. اگرهم نگاه بکنید آن بحث‌هایی که روی این سایت هست، از جمله بحث پراگماتیسم، بحث رابطه‌ی اسلام و کمپین یک میلیون امضا، گفتمانهای موجودی که در جامعه‌ی ایران فعلا هست و بحث جنگ وحقوق زنان، ما سعی کردیم بهرحال مسایلی را که برای خودمان مطرح است را با افکار عمومی درمیان بگذاریم، تا پرسش‌هایی را مطرح بکنیم، پرسش‌هایی که به نظر ما مهم است و اینها را با فعالین حقوق زنان در میان می‌گذاریم که همه‌مان بتوانیم با یک رویکرد جمعی این پرسش‌ها و چالش‌هایی را که در مبارزه‌مان با آن مواجه‌ایم، حل کنیم یا آنکه درست طرح کنیم.

من در سایت‌تان که نگاه کردم، دنبال مقاله‌ای گشتم که در رابطه با انتخابات باشد. اگر قرار است قوانین تغییر پیدا کنند، باید این از طرف مجلس انجام بگیرد و بزودی انتخابات مجلس است. ولی من مقاله‌ای در مورد انتخابات ندیدم؟

در شماره‌‌ی اول مقاله‌ای در این مورد نیست، ولی ما بعنوان فعالین حقوق زنان، نقشی که حداقل برای خودمان قائلیم، این است که بتوانیم این گفتمان را عمومی کنیم، گفتمان برابری حقوقی زن و مرد را، و بتوانیم این را به میان همه‌ی جامعه ببریم و ازجمله به میان دولتمردان، دولت‌زنان و اعضای مجلس. فکر می‌کنم هر مطالبه‌ای اگر بتواند خودش را قوی مطرح و عمومی بکند، هیچ حکومتی، حتا بسته‌ترین حکومتها خیلی نمی‌توانند به آن بی‌توجه باشند.

اگر ما روزنامه‌های چندماه گذشته را ورق بزنیم، می‌بینیم که بحث حقوق زنان به آن شکلی که الان دارد مطرح می‌شود، هیچوقت مطرح نبوده است. با وجودی که فشار سیاسی، اجتماعی خیلی زیاد شده است، یعنی از یکطرف روزنامه‌ها را می‌بندند، فضای اجتماعی سخت‌تر شده است.

ولی با همه‌ی این بسته‌شدن فضا، از طرف دیگر ما می‌بینیم که گفتمان برابری زن و مرد یا تغییرات حقوقی حتا در گفت‌وگوهای برخی از اعضای مجلس و برخی از دولتمردان رفته است. نگاه کنید، الان بحث تعیین ارث زنان در مجلس دوفوریتی تصویب شده است. این به معنای این است که فعالین حقوق زنان توانسته‌اند این مطالبات را عمومی بکنند و این مسئولین مجبورند به برخی ازاینها پاسخ بدهند. بحث برابری دیه که به مجلس رفت و برخی از دولتمردان از آن دفاع کردند و برخی از آیت‌الله‌ها که دارند بهرحال فتواهایی می‌دهند که به نفع حقوق زنان است و این از یکطرف نشان‌دهنده‌ی تغییرات جامعه‌ی ایران است که در این سی‌سال مثل همه‌ جای دنیا تغییرات خیلی وسیعی کرده است. ولی از یکطرف دیگر هم نشان‌دهنده‌ی موفقیت جنبش زنان ایران در عمومی‌کردن گفتمان برابری حقوق زن و مرد است.

تا چه حد به نظر شما کاندیداهایی که الان برای انتخابات مجلس هستند، به خواست‌های زنان برای برابرحقوقی توجه کرده‌اند؟

ببینید، مثلا بحث لایحه‌ی حمایت از خانواده که به مجلس رفت - که این لایحه‌ی حمایت از خانواده نبود، لایحه‌ی تزلزل خانواده بود و بسیاری از وکلای جنبش زنان براین تاکید کردند، از جمله خانم ستوده، خانم عبادی و بقیه‌ی وکلای جنبش زنان از جمله وکلایی که در کمپین یک میلیون امضا فعال هستند - درهرحال این لایحه به مجلس رفت، ولی مخالفت نیروهای مستقل را به دنبال داشت. از طرف دیگر مخالفت برخی از نمایندگان مجلس را هم به دنبال داشت. من خودم در جلسه‌ای شرکت کردم که کمیسیون احزاب وزارت کشور برگزار کرده بود و بسیاری از زنان اصلاح‌طلب و بهرحال راست از جمله خانم بهروزی آنجا بودند و در واقع با این لایحه مخالفت می‌کردند. و حزب مشارکت جلسه‌ای در مخالفت با این لایحه برگزار کرد و تعدد زوجات نیز مورد نقد این فعالان است، اعضای حزب مشارکت و برخی از نمایندگان مجلس. اگر شما نگاه کرده باشید، برخی از روزنامه‌نگاران فعال در جنبش زنان سعی کرده‌اند در این مدت ازنمایندگان مجلس مصاحبه بگیرند و خیلی از زنان نماینده‌ی مجلس اعلام کردند که در شرایط امروز ایران مخالف تعدد زوجات هستند. بنابراین می‌خواهم بگویم که من واقعا الان نمی‌دانم، چون الان دارد رد صلاحیت می‌شود، چند درصد این کاندیداهایی که یکمقدار در دفاع از حقوق زنان صحبت می‌کنند، رد صلاحیت خواهند شد یا نخواهند شد. این را نمی‌دانم، من هم برنامه‌ی این کاندیداها را آنقدر نمی‌شناسم. ولی فکر می‌کنم که جنبش حقوق زنان توانسته که مسایلش را عمومی بکند و فکر می‌کنم دیگر خیلی نمی‌شود کاندیدایی بیاید و بتواند از کنار مشکلاتی که زنها با آن مواجه هستند، از جمله مشکلات حقوقی‌شان، به‌راحتی بگذرد و مورد پرسش واقع نشود.

شما بهرحال جزو زنهای روشن و فعال جامعه‌ی ایران هستید و اگر کاندیداهایی وجود داشتند که خیلی مشخص و روشن برای حقوق زنان می‌خواستند تلاش کنند، فکر نمی‌کنید که شما سریعا متوجه می‌شدید؟ چون شما می‌گویید من زیاد نمی‌شناسم و معلوم نیست کدامشان می‌خواهند چه کار کنند. آیا بخاطر این نیست در نتیجه به نظر شما که اکثر آنها در اصل برنامه‌ی مشخص و کاملا قاطعی برای حقوق زنان ندارند؟

من در واقع سعی کردم از جایی که خودمان هستیم مسئله را نگاه کنم. از جایی که آیا جنبش زنان توانسته این بحث را عمومی بکند، بین آنها ببرد یا نه. ساختار سیاسی ایران هم بسته است و هم بسیار پیچیده است، یعنی اینکه بهرحال ما در مجلس ششم، الان که... یعنی من در واقع بعنوان یک علاقمند به مسایل زنان دنبال می‌کنم، فکر می‌کنم نمایندگان مجلس ششم خواهان تغییرات حقوقی به نفع زنان بودند، ولی همیشه با سد شورای نگهبان مواجه بودند و شاید جسارت این را هم نداشتند که خیلی بتوانند این را عمومی کنند و از مردم کمک بخواهند.

من بهرحال خودم انتقاد دارم به آن چیزی که در مجلس ششم گذشت و شاید خیلی بهتر می‌توانست تغییرات ایجاد بشود، یا اینکه شاید شورای نگهبان به این راحتی نمی‌توانست این تغییرات حقوقی را رد بکند، اگر این گفتمان وارد جامعه می‌شد و اگر این بحث‌ها از طرف نمایندگان اصلاح‌طلب با افکار عمومی در میان گذاشته می‌شد. ولی از جایگاه خودمان می‌گویم و این که الان اگر فعالان حقوق زنان می‌خواهند از فرصت انتخابات هم استفاده بکنند - فرصتی که نه بد است نه خوب است، اما می‌شود هر فرصتی را به خوب تبدیل کرد - اگر فعالین حقوق زنان می‌خواهند این کار را بکنند، باید بروند و از این نماینده‌ها بخواهند که به این درخواست‌های حقوقی زنان توجه کنند و در واقع ازشان بپرسند که برنامه‌شان چیست. هر کسی توانش محدود است. من خودم بعنوان یک عضو خیلی خیلی کوچک توانم محدود است. ما سعی کرده‌ایم در کمپین یک میلیون امضا این بحث را عمومی کنیم، ببریم توی جامعه، ببریم توی تاکسی، توی خیابان، ببریم و به مردم بگوییم این قوانین قوانین درستی نیست و باید تغییر بکند و تغییرات آن مستلزم کنش ما است. یعنی بدون کنشگری ما نمی‌شود. و در واقع الان هم اگر فرصت انتخاباتی برایمان فرصتی است تا تغییرات حقوقی را بخواهیم، هرکدام از ما باید از این نمایندگان بخواهیم واقعا که موضع خودشان را مشخص بکنند.

بهرحال من فکر می‌کنم جایگاه ما این است و خیلی چاره‌ی دیگری نداریم و توانمان هم متاسفانه آنقدر زیاد نیست که بتوانیم همه جا برویم. ولی من فکر می‌کنم مثلا نمایندگان حزب مشارکت، نمی‌دانم کاندیداهایشان کی هستند، ولی اعضای کمیسیون زنانشان اعتقاد به برابری حقوقی زن و مرد دارند. یعنی حداقل این را بیان می‌کنند که دارند. مثلا بسیاری از آنها کمپین یک میلیون امضا را آن اوایل امضا کردند البته من این گله را از آنها دارم که بعد که فشارها بر ما زیاد شد، از ما خیلی حمایت نکردند. ولی فکر می‌کنم که الان دیگر آنها هم با دشواریهای حقوقی زنان آشنا هستند و این در واقع یک مبارزه است دیگر. فکر می‌کنم ما نقش‌مان این است که بتوانیم اینها را مجبور کنیم پاسخ بدهند و اینها به حقوق ما توجه کنند.