1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مادرخوانده داستانسرايی نوين ايران

۱۳۹۹ اردیبهشت ۸, دوشنبه

مادرخوانده داستانسرايی نوين ايران هشتم ارديبهشت ۱۳۰۰‌؛ ۹۹ سال پيش در چنين روزی سيمين دانشور در شيراز زاده شد. نوشته: "بیشتر شخصیت‌های داستانهایم واقعی‌اند و با آنها شخصا برخورد داشته‌ام".

https://p.dw.com/p/3bS7l
Simin Daneshvar
عکس: cafe-romance

مادر سيمين دانشور نقاش و مدير هنرستان دخترانه و پدرش پزشك بود.

او دبستان و دبيرستان را در زادگاهش به پايان رساند، ۱۶ ساله بود كه نخستين مقاله ادبی‌اش را در يك روزنامه محلی چاپ كرد و يك سال بعد در آزمون سراسری ديپلم، شاگرد اول كل كشور شد.

۲۰ ساله بود كه كار ادبی خود را با نوشتن مقاله‌هايی برای روزنامه ايران و راديو تهران با نام "شيرازی بی‌نام" آغاز كرد.

در ۲۷ سالگی نخستين زن داستانسرای ايرانی بود كه "آتش خاموش"، جُنگی از ۱۶ داستان كوتاهش را منتشر کرد كه شخصيت اصلی بيشتر آنها زنان بودند.

۲۸ ساله بود كه با پايان‌نامه‌ای درباره زيبايی‌شناسی از دانشگاه تهران دكترای ادبيات فارسی گرفت.

۳۱ ساله بود كه با نويسنده بنام جلال آل احمد ازدواج كرد و به آمريكا رفت و در دانشگاه سرشناس استانفورد زيبايی‌شناسی ادبی خواند و در آنجا دو داستان به زبان انگليسی منتشر كرد.

۳۸ ساله بود كه پس از سال‌ها تدريس در دبيرستان و هنرستان، دانشيار رشته باستانشناسی و هنر در دانشگاه تهران شد.

می‌گفت: »هركه معلمی كرده، می‌داند از چاه ذهنت هرچه آب زلال و روان داری بیرون می‌كشی، به این امید كه شیفتگان دانش را تا آن جا كه بتوانی سیراب كنی«.

او افزون بر ترجمه چندين كتاب داستانی و ادبی، داستان‌های كوتاه بسيار و رمان‌های موفقی منتشر كرد كه آخرين آنها بخش پايانی سه‌گانه "جزيره سرگردانی" به نام "كوه سرگردان" بود كه در ۸۳ سالگی اش از چاپ درآورد.

۴۸ ساله بود كه ماندگارترين اثرش "سووشون" (سوگ سياوش) را نوشت كه گام بلندی در پيشبرد داستانسرايی نوين ايران به شمار می‌آيد.

روانی و بی‌‌پيرايگی متن، بهره‌ورهی از واژگان بومی بی‌كاربرد زبان عاميانه و روايت پويا داستان را با استقبال بی‌مانندی روبرو كرد.

شخصيت اصلي، زری كه داستان از منظر او روايت می‌شود، زن محتاط و سازشكاری در شيراز زمان جنگ دوم جهانی است كه در رويارويی با اشغالگران ايران و زندگی ستمديدگان به ويژه زنان، دگرگون و به شخصيتی بی‌باك و ضد استعماری تبديل می‌شود و از ميان همه تسليت‌ها پس از كشته شدن همسرش يكی را برجسته ميكند:

»گریه نكن خواهرم. در خانه‌ات درختی خواهد رویید و درخت‌هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت و باد، پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت‌ها از باد خواهند پرسید: در راه كه می‌آمدی سحر را ندیدی؟«.

سيمين دانشور در ۹۰ سالگی در تهران درگذشت.