1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

همسر هدی صابر: رسانه‌ها مرگ همسرم را با جدیت دنبال کنند

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

فریده جمشیدی همسر هدی صابر می‌گوید امکان ندارد به علت ۸ روز اعتصاب غذا همسرش فوت کرده باشد. او از نهادهای حقوق‌بشری می‌خواهد هر چه سریع‌تر مرگ اسفبار همسرش را برسی کنند. ۲۶ خرداد مراسم بزرگداشت هدی صابر برگزار می‌شود.

https://p.dw.com/p/RTOT
هدی صابر
هدی صابر
هدی صابر پیش از مرگ، در اعتراض به فوت عزت‌الله و هاله سحابی دست به اعتصاب غذای تر زده بود.
هدی صابر پیش از مرگ، در اعتراض به فوت عزت‌الله و هاله سحابی دست به اعتصاب غذای تر زده بود.عکس: Melimazhabi

سازمان‌های حقوق‌بشری مقامات حکومت ایران را «مسئول مرگ» هدی صابر اعلام کرده‌اند. در روزهای اخیر و با انتشار شهادت‌نامه ۶۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین مبنی بر ضرب و شتم هدی صابر در بهداری زندان و عدم رسیدگی به وضعیت او، مرگ هدی صابر وارد مرحله جدیدی شده است.

مراسم خاکسپاری هدی صابر در حالی تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار شده است که ابهامات فراوانی درباره مرگ او وجود دارد. هدی صابر فعال ملی مذهبی، مترجم و روزنامه‌نگار، از دوم مردادماه سال ۸۹ در بند ۳۵۰ زندان اوين زندانی بود. فریده جمشیدی همسر آقای صابر در گفت‌و‌گو با دویچه وله تاکید می‌کند، دو روز پس از فوت هدی صابر در بیمارستان به خانواده او این خبر را اعلام می‌کنند. خانم جمشیدی درباره فیلم منتشر شده از جلوی بیمارستان مدرس و عدم تحویل پیکر آقای صابر به خانواده او می‌گوید: «جسد دزدی به‌خصوص برای افراد مشهور به امری مرسوم تبدیل شده است.»

بشنوید: گفت‌وگو با فریده جمشیدی همسر هدی صابر

دویچه وله: درباره‌ی فوت آقای صابر سئوالات و ابهامات زیادی مطرح است. درباره‌ی انتقال آقای صابر به بیمارستان اظهارات ضد و نقیضی بیان شده است. کارکنان بیمارستان مدرس گفته‌اند، «اگر آقای صابر زودتر به بیمارستان منتقل می‌شد امکان نجات ایشان وجود داشت»، اما رئیس بیمارستان مدرس در گفت‌وگو با رسانه‌های دولتی ایران چیز دیگری گفته است. نظر شما در این باره چیست؟

فریده جمشیدی:
هدی صابر درتاریخ ۲/ ۵/ ۸۹ بازداشت شد. بنا به گفته وکیل ایشان، آقای صایر بدون هیچ‌گونه حکمی در زندان به سر می‌برد. به دنبال فوت مرحوم عزت‌الله سحابی و شهادت هاله سحابی، آقای صابر به‌عنوان اعتراض حدود هشت روز بود که در اعتصاب غذا به‌سر می‌برد و اعتصای غذای خود را به مسئولان زندان نیز اعلام کرده بود.

حال ایشان در فاصله‌ی روز ۸ تا ۹ خرداد بد می‌شود. هم‌بندی‌ها اعلام می‌کنند و ایشان را به بهداری زندان منتقل می‌کنند. زمانی که آقای صابر از بهداری برمی‌گردد، از شدت عصبانیت می‌لرزیده و ‌گفته است، علاوه براین که به من رسیدگی نکردند، توسط نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم هم قرار گرفتم. ایشان را کتک می‌زنند و از بهداری بیرون می‌کنند. وقتی قلب او درد می‌گیرد و مجددا احساس ناراحتی می‌کند به او می‌گویند به بهداری برویم. اما آقای صابر می‌گوید نه، من از این فرد شکایت دارم. اسم فردی که آقای صابر را مورد ضرب و شتم قرار داده بود بعدا اعلام می‌شود.

درباره اظهارات رئیس بیمارستان مدرس و دادستان مبنی بر فوت هدی صابر به علت سکته چه فکر می‌‌کنید؟

دقیقا نمی‌دانم رئیس بیمارستان چه گفته ولی بهتر است رئیس بیمارستان خود را وارد این وادی‌ نکند. ما بعد از دو روز و از طرق سایت‌ها متوجه شدیم جسد آقای صابر دو روز در بیمارستان بوده و به ما نگفته‌اند. آقای صابر هم که فرد ناشناسی نبوده که ندانند ایشان کیست. حتی نمی‌خواستند به ما عنوان کنند که آقای صابر فوت شده‌ است.

فکر می‌کنید چرا خبر اعلام فوت آقای صابر، دو روز مخفی نگه داشته شده است؟

حتما به دلیل ترس بوده است. دیروز تحت تدابیر شدید امنیتی و پس از این‌که کالبد شکافی انجام شد توانستیم جسد او را دفن کنیم. امیدوارم که این کالبد شکافی صوری نباشد.

در شهادت نامه‌ی ۶۴ زندانی سیاسی نوشته شده بعد از این که آقای صابر به بهداری زندان منتقل شد، بدون رسیدگی او را برگردانده‌اند. در بیانیه‌های مختلف نهادهای حقوق بشری و برخی گروه‌های داخل ایران، این اقدام عمدی و عملی برای از بین بردن مخالفان حکومت ایران تعبیر شده است. نظر شما چیست؟

به واسطه‌ی وضعیتی که برای آقای صابر پیش آمد و این‌که ممکن است بعدا برای تک تک زندانیان نیز چنین وضعیتی پیش بیاید، این ۶۴ زندانی اعلام آمادگی برای اعتصاب غذا کرده‌اندد. آقای دادستان فرموده بودند به وضعیت آقای صابر رسیدگی شده و ما از پزشک معتمدشان جواب خواستیم ولی نمی‌دانستیم به خانواده ایشان اطلاع داده نشده است.

حالا بر فرض که این طور بوده و آقای صابر سکته کرده‌اند. وقتی فردی سکته‌ کرده و قبلا اعتصاب غذای غذای خود را اعلام کرده، باید او را ببرند و کتک بزنند یا این‌که به وضعیت پزشکی او رسیدگی کنند؟

به نظر شما چه موارد مبهم دیگری در مورد فوت آقای صابر وجود دارد؟ این روزها چه سئوالات دیگری درباره‌ی فوت همسرتان برای شما به‌وجود آمده است؟

همه‌ی این موارد مبهم است. آخرین مسئله‌ی خیلی مهم، این است که برای چه فوت هدی صابر را به من اعلام نکردند؟ دو روز فوت او را اعلام نکردند و جسد آقای صابر در بیمارستان بود. ما هم از طریق سایت‌ها و این طرف و آن طرف متوجه شدیم. من واقعا باور نمی‌کنم. هدی صابر فردی معمولی نبود. ایشان ورزشکار بود. به گفته هم‌بندی‌هایش، او روزی دو ساعت ورزش می‌کرد.

این طور نبود که هدی صابر به‌خاطر اعتصاب غذا، آن هم اعتصاب غذای تر فوت کند. زندانیانی بوده‌اند که دو تا سه ماه اعتصاب غذا کرده‌اند. چه طور آن‌ها فوت نکردند و آقای صابر با این سن کم‌ فوت کرد؟! من از قوه قضاییه می‌خواهم به این پرسش‌ها پاسخ دهد. قوه قضائیه باید دقیقا مشخص کند چه کسانی عامل قتل و شهات همسر من هستند. همین‌طور از تمام نهادهای بین‌المللی می‌خواهم به وضعیت حقوق‌بشری اسفبار همسرم رسیدگی کنند.

فیلمی از جلوی بیمارستان مدرس منتشر شده که گویا پیکر آقای صابر را به شما تحویل نمی‌دادند. جلوی بیمارستان مدرس دقیقا چه اتفاقی افتاده بود؟

قاضی کشیک آمده بود و من همراه وکیل همسرم آقای شریف مشغول طرح دعوایی دراین‌باره بودیم که یک‌باره متوجه شدیم می‌خواهند جسد را ببرند. چون دزدی افراد مشهور مرسوم است، من آن موقع شوکه شده بودم. چون اصلا فکر نمی‌کردم که همسرم فوت کرده باشد، چه برسد به انتقال جسد‌ آقای صابر.

به همین‌خاطر آن وضعیت خیلی ناجور پیش آمد. از آن روز حال من بد است. خیلی حالم بد است. من را به بیمارستان انتقال دادند. حال من و دو فرزندم واقعا خراب است. هنوزهم باورمان نمی‌شود که هدی صابر فوت شده است. جسد عزیز ما را آن‌جا گذاشته بودند و می‌گفتند به شما تحویل نمی‌دهیم.

به مراسم خاکسپاری اشاره کردید و این که این مراسم تحت تدابیر امنیتی برگزار شده است. مراسم خاکسپاری به چه نحو انجام شد؟ آیا شما توانستید پیکر آقای صابر را در مراسم خاکسپاری ببینید؟

من در سردخانه‌ی بهشت ‌زهرا با جار و جنجال توانستم پیکر همسرم را ببینم. پیکر همسرم غرق در خون بود. به نظرم جای جای بدنش به‌خاطر جراحی آنژیو باز شده بود. نیروهای امنیتی با دوربین‌های فیلمبرداری از همه فیلم می‌گرفتند و در تمام خیابان‌های فرعی بهشت زهرا نیروهای گارد بود. سئوال من این است که آیا همسرم بعد از فوت می‌خواست در بهشت زهرا کاری انجام دهد؟

شما گفتید، قوه قضاییه ایران باید پاسخگو باشد. آیا خودتان در این باره شکایتی خواهید کرد؟

بله، من همان روز شکایت کردم. به دنبال شهادت ۶۴ زندانی سیاسی، پیگیر هستم درباره ضرب و شتم هدی صابر مجددا شکایتی مطرح کنم. این‌که ضرب و شتم به چه دلیل صورت گرفته بوده و فرد یا افرادی که آقای صابر را مورد ضرب و شتم قرار دادند، باید معرفی شوند. همین طور از قوه قضاییه و از نهادهای حقوق بشری می‌خواهم که هرچه سریع‌تر رسیدگی کنند. من به هیچ عنوان از خون پاک همسرم گذشت نمی‌کنم.

اگر فکر می‌کنید مسئله‌ای ناگفته مانده، لطفا بگویید.

مراسم ترحیم همسرم روز پنج شنبه، ۲۶ خرداد ۱۳۹۰، در مسجد اعظم واقع در خیابان دولت برگزار خواهد شد. فقط امیدوارم از نظر رسانه‌ای مسئله مرگ هدی صابر مطرح شود و با جدیت دنبال شود. آقای صابر واقعا مظلومانه بدون هیچ حکمی یکسال در زندان بود، صدای کسی هم درنیامد. حالا هم به این صورت آدمی فرهیخته‌ و اهل علم و دانش و اهل کتاب و قلم بعد از ۴۸ ساعت جسدش را به خانواده‌اش تحویل ‌می‌دهند.

حسین کرمانی
تحریریه: فرید وحیدی